شب‌های بی‌ستاره شهر | گزارش شهرآرانیوز از گسترش خاموش پدیده آلودگی نوری در کلانشهر مشهد آمار طلاق در باشگاه همسران مشهدی، کمتر از یک درصد است میزبانی «باهم» از ۲۳ هزار زوج جوان مشهدی «باهم» در مسیر خوشبختی | اختتامیه پنجمین دوره باشگاه اجتماعی همسران مشهدی برگزار شد+فیلم برنامه‌های شهرداری مشهد برای اولین سالگرد شهادت شهید جمهور آیت‌الله رئیسی پزشکیان: هلال‌احمر جان‌ها را بی‌تبعیض نجات می‌دهد | فریادرس همدیگر باشیم پاسخ‌های شفاف از هزینه‌های پارک حاشیه‌ای خیابان‌های مشهد پایان ساخت آخرین راست‌گرد پل نوغان مشهد بعد از ۲۰ سال شفاف‌سازی و سرعت بالا برای پاسخگویی به مطالبات ساخت‌وساز شهروندان مشهدی افزایش آمار جان‌باختگان حادثه بندر شهید رجایی به ۵۸ نفر (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) تکمیل ایستگاه بسیج، مهم‌ترین اولویت مدیریت شهری در مسیر توسعه متروی مشهد است فرصت ویژه تخفیف و تقسیط بدهی شهروندان مشهدی تا پایان خردادماه ۱۴۰۴ تکمیل ظرفیت ۵۵ درصدی مراکز اقامتی مشهدالرضا(ع) در دهه کرامت ۱۴۰۴ رضایت ۸۵ درصدی مردم از بوستان‌های شهر مشهد «مصطفی شریف» به عنوان مدیرعامل شرکت توسعه گردشگری شهرداری مشهد‌مقدس منصوب شد (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) دیدار شهردار مشهد مقدس با کاتب بزرگ‌ترین قرآن هنری جهان افزایش ساعت سرویس‌دهی خط ۳ قطارشهری مشهد (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) افزایش ۷۲ تنی زباله مشهد در روز پنجشنبه (۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) | ۲ هزار و ۲۳۲ تن زباله جمع‌آوری شد رفع گره ترافیکی چندساله ابتدای خیابان پنجتن مشهد (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) مشهدالرضا (ع)، پیشگام در مسیر تحقق شعار سال ۱۴۰۴
سرخط خبرها

یک راسته پر از قصه

  • کد خبر: ۱۳۲۲۱۰
  • ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۵
یک راسته پر از قصه
احتمالا برای خیلی‌ها جذاب باشد که قصه‌های فردا را امروز بشنوند.

شهر بی قصه، شهر مرده است. قصه در همه جای شهر لابه لای رنج آدم‌هایی که دیده و شنیده نمی‌شوند، شکل می‌گیرد. قصه لابه لای صدای آدم‌هایی که یکسره درحال حرف زدن هستند و انگارنه انگار که شاید مخاطبانشان خسته شده اند و حوصله شنیدن ندارند، شکل می‌گیرد.

احتمالا برای خیلی‌ها جذاب باشد که قصه‌های فردا را امروز بشنوند. در کتاب‌های داستان، نویسنده با کمک راوی، قهرمان هایش و تخیلش، می‌تواند قصه‌ای را در آینده بنویسد یا اصلا گذشته را بیاورد و آینده را بنویسد.

شاید چیزی شبیه ماکت‌هایی که مهندسان برای یک ابرپروژه درست می‌کنند و آن میان چندتا ماکت آدم هم ایستاده اند و دارند از مناظر لذت می‌برند. انگار آدم‌ها هستند تا فقط جای خالی آن ماکت را پر کنند؛ بی قصه و غصه.

آن بخش‌های قدیمی شهر احتمالا بی ماکت ساخته شده اند، اما بخش‌های جدید شهر، نه. مهندس‌ها آمده اند و توی زمین‌های کشاورزی قدم زده اند و بعد روی ماکت، آینده را تصویر کرده اند. آن ماکت یک چهارراه داشته که می‌رسیده است به میدان.

در مسیر آن چهارراه تا میدان، یک طرفش را دانشگاه ساخته اند.

طرف دیگرش را پارک تصور کرده اند، بعد ایستگاه آتش نشانی و بعد کمی آن طرف‌تر سینما. توی ماکت آیا فکر کرده بودند که بعد‌ها هنرمندی بیاید و مجسمه‌ای بسازد وسط میدان مادر که نگاهش سمت ورودی دانشگاه باشد؟

یا بعدتر‌ها یکی بیاید و در آن پارک، هواپیمایی بسازد که بلد نیست پرواز کند؟ اصلا فکر کرده اند که این حجم از آدم که هر روز و هرماه و هرسال می‌آیند دانشگاه، سر کلاس می‌نشینند، درس می‌خوانند، می‌دوند و زمین می‌خورند، عاشق می‌شوند و بعد روزی راهشان را می‌گیرند و می‌روند رد کارشان، چقدر قصه خواهند داشت؟

انگار مهندس‌ها خواسته یاناخواسته به بعضی خیابان‌ها ظلم می‌کنند.

وقتی یک تکه از خیابان این همه جا برای قصه داشته باشد و بعضی خیابان‌ها فقط کنارشان زمینی افتاده باشد یا مثلا سوله‌ای خالی و جایی برای قصه نداشته باشند، تبعیضی رخ نداده است؟ یک راسته پر از قصه و یک راسته فقط عبور بدون مرور!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->